همیشه به این فکر کردم که بالاخره من باید کدومطرف باشم؟دلم میگه کجا؟عقلم میگه چی درسته؟و آیا این دو وما باید با هم متفاوت باشن یا نه؟
این بزرگترین دغدغهی این روزامه.که باید یهچیزایی رو به روم بیارم یا با اسم دروغ مصلحتیبا اسم جذب حداکثریبا اسم مصلحت نظام با توجیه اینکه من چیزی نگم که آدما تنهام نذارن نگم.
امیر که توی فیلم تصویر شد ایدهآل منهکسی که نمیترسه جسارت میکنه ریسک میکنه و تو موقعیت خودش فکر میکنه و بهترین رو انتخاب میکنهخنگ نمیشه قاطی نمیکنه و مهمتر از همه خودشو گول نمیزنهدیدن این فیلم جرمه اما جدای ضعفها و نقدایی که بهش وارده برای من یه یادآوری بودیادآوری اتفاقات گذشته موقعیتهای سادهتر اما شبیه.که نمیفهمم حق کدومطرفه.نمیدونم باید به خاطر اسم اون شخصیت از حرفش دفاع کنم یا نهبعد شک میکنم به خودم به حرفا به آدما و تهش این مدلی میشم که خب نه ولایتپذیر باش.اما من معنای ولایتپذیری رو درست یاد گرفتم یا نه.
اون صحنهای که همه امیر رو تنها میذارن هر کدوم یه حرفی میزنن و ولش میکنن و من اونیم که به امیر میگه میدونم حق با توئه اما جیگرشو ندارم.
داستان دقیقا همینهکه تو جسارت کنیدیالوگای درست فیلم نشون میده این ضعف سیستم رودرست میگه زمین مال اونا است و ما سیمخاردارشونیم.درست میگه قانون برای من و تو قانونه برای اونا تفریحهدرست میگه نذار با شاخ شکسته از این کشور بره بیرونبذار شاخش بشکنه.
من این فیلم رو دوست داشتم هرچند که نقداشو کم و بیش خوندمو با قسمتاییش هم موافقممثل شروع تصنعی فیلم که میتونست قویتر باشهمثل اصل داستان که تکراری بوداما داستانپردازی رو دوست داشتم اونقدر کلیشه نبودفضای آرمانی توصیف کردنش رو دوست داشتماین که داستان سرهم نشده بود که به یه نتیجه برسه و مهمتر اینکه شخصیتای خاکستری فیلم کم نبودن و صفر و صدی بودن به اون معنا وجود نداشت و قابل باور بود.
آدمایی که این سیستم رو قبول ندارن و با آدمای اینطوری نشست و برخاست نداشتن شاید وسط فیلم خسته بشن شاید رفتار امیر رو و آدما رو نقد کنن اما چیزی که میخوام بگم اینه که امیر باعث شد من برگردم به ایدهآلامبه ایدهآلای مردهای که ته ذهنم هنوز زندهن.
پ.ن : و خب واقعا تا یه درصد خیلی زیادی احتمال میدم که این فیلم(دیدن این فیلم جرم است) به اکران عمومی نمیرسه یا اگه برسه قراره خیلی سانسور بشه.
درباره این سایت